loading...
دانش اموزبســــــــــــــــجی وجنگ نرم
zahra بازدید : 5 یکشنبه 12 آبان 1392 نظرات (0)

 نام:علی اصغر فیاض بخش

 

نام پدر:محمدعلی

تاریخ تولد:1344

تحصیلات:فوق دیپلم

شغل:معلم

تاریخ ومحل شهادت:17/1/1365 فاو

سخن رابانام خدایی که انسان راخلق کردآغاز می کنم،بانام خدایی که انسان راازخون بسته آفرید،خدایی که انسان راطوری آفرید که جریان خلقتش وتحولات آفرینش انسان خود درس بسیار بزرگی برای خود انسان است.

به نام خالقی که راه رادرپیش پای مخلوق خود می گذارد،خدایی که ازهمان اوایل خلقت بشروموجودات دیگرراهی مشخص برای به کمال رسیدن آن ها آفریده است ویکی ازنعمت های بسیار بزرگ که خداوند نصیب بشر کرده است،همین است که به مجرد خلق شدن بشرراه خوب بشناسد وپس ازنتیجه گیری های عقلانی وغلبه برهوا،هوس ونفس خویش قدم دراین راه بگذارد.

خوشا آنان که توانستند راه خوب راازبد تشخیص دهندوخودرابه آن کمال نهایی مورد نظر برسانندودرصف اولیاء الله قرار گیرندوخودوخدارابشناسندوپس از شناخت خود وخدا عاشق خدا شوند ودرنتیجه خدانیز عاشق آنان شودومشخص است برای همه که اگرکسی خداوندعاشق اوشد چه پاداش نیکووبی نظیری خداوند برایش درنظر می گیرد،پاداشی که هم بنده راضی وخشنود است وهم خداوند راضی وخشنود می شود.

برادران وخواهران محترم؛امروز باید برای نجات اسلام وپایداری احکام الهی شهیدشدباآنکه بایدزنده ماند تااین که شهیدی باشیم برای آینده ی اسلام.

آری،بایدخداراشکرگزارباشیم که من رادرصف بندگان صالح  وبندگان مومن قرارداده است،اگرچه خودهیچ رنگ وبویی ازمومنان ویاران حسین زمان ندارم ولی همین که درداخل آن ها هستم می بایست که همرنگ جماعت باشم وخودبه خودکارهای بقیه روی من اثرمی گذارد وامیدوارم که این اثرات باعث ساختگی من شود وخداوند مرایاری کندتااین که دراعماق وجود،انقلاب ودگرگونی اساسی رخ دهدتابتوانیم درظاهر وباطن خودرابسازم که واقعا بنده ای باشم از بندگان صدیق خداوند ان شاء الله.

دل همیشه درطلب همدردی است که راز درونی خود رابیان کند ودردهای خویش راباهم درد دیگری به میان بگذارد،دل می خواهدکه دردهای خودراازخودبزدایدولی درهمه ونه به همه دل ،بلکه دل هایی که طاقت نگه داشتن راز ماودردها راداشته باشد.

وازهمه مهم تر سلام بر هجرت،سلام بردوری، برآنچه یادآور خاطرات شیرین وجاودانی وبامعنویت است که بابرخی ازاولیاءخداطی مدت کوتاهی سپری کردم،سلام برانچه که ماراازاین دنیا می برد ودل رامتوجه آخرت ودنیای باقی می سازد،سلام برآن کسانی که زندگیشان الگویی برای مابود،سلام برآنان که رزمشان وزهدشان پشتوانه ی اسلام بود وبازهم سلام برجدایی؛چراکه جدایی زنده کننده ی آن ها خاطرات خوب وزیبایی است که ازاولیاء خدابرایمان به ارث رسیده است،ولی کجا می شود پیدا کرد؟چطور میشود که دل به مطلوب اصلی خویش دست یابد؟دل پرازدرداست ولی صاحب دل چطور؟آیاصاحب دل مانندهمان کسانی است که دل درطلب آن هاست؟

باکمی دقت فهمیده ام که از ان چه ازدست آن درعذابم ،همین است که خود قابل ندارم که تاکنون دوستی رابرای خودنگه دارم.(ازماست که برماست)آری ،علت این همه عذاب درونی ،همین است که خود ؛همان طوری که دراول سخن گفتم دربیراهه هستم وازطرف اصلی درراه مستقیم،آری خودم ازحال خودخبردارم ومقصرراخودم می بینم؛می دانم که علت این همه بدبختی چیست؛می دانم که ازقافله عقب مانده ام وبرای رسیدن به آن ها بایدخیلی زیاد تلاش کنم وکجا آن اراده وتصمیم عقلانی والهی،کجاآن قدرت ونیروی ایمانی که بتواند برهوای نفس پیروز گردد،بایدبگویم که آن نیروی ایمان لازم وکافی که وجودم نیاز به آن دارد،نیست،بلکه قلبم حجاب دار شده است که خود این حجاب ازبین بردنش ومبارزه بااین پوشش هایی که برقلبم است خودکاری دشواراست وازعهده ی خودم برنمی آیدمگراین که خداونددست مرابگیرد،متاسفانه مغلوب هوای نفس شده است ودرد بالای دردرا به این ها می گویند؛

ولی درعین حال چون به خداوند امیددارم ناامیدنیستم که اگر خداوند بخواهد کمکم کند می تواند چه کنم که گناهانم زیاد است وطاعات وعبادتم قابل توجه نیست که لااقل بتوانم نظر خداوند رابه خود جلب کنم.                                  والسلام                          علی اصغر فیاض بخش 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

zahra بازدید : 3 یکشنبه 12 آبان 1392 نظرات (0)

   از پيامبر گرامي اسلام(ص) نقل شده است كه فرمود:
    ما من قطره احب الي الله عزوجل من قطره دم في سبيل الله:
    هيچ قطره‌اي در پيشگاه خداوند محبوب‌تر از قطره خوني كه در راه خدا ريخته شود نيست.
    فوق كل ذي بر بر حتي يقتل في سبيل الله فاذا قتل في سبيل الله فليس فوقه بر.
    بالاتر از هر فرد نيكوكاري، نيكوكار ديگري وجود دارد كه در راه خدا كشته شود و آنگاه كه در راه خدا كشته شد بالاتر از او نيكوكاري وجود ندارد.
    حديثي از پيامبر(ص) رسيده است كه فرمود:
    شهيد داراي هفت خصلت است:
    1. نخستين قطره خونش كه بر زمين ريزد تمام گناهانش آمرزيده مي‌شود.
    2. سرش در دامن همسران بهشتي يعني حورالعين قرار مي‌گيرد و آنان غبار از چهره‌اش مي‌زدايند و مي‌گويند درود بر تو و او نيز همين پاسخ را به آنها مي‌دهد.
    3. از لباس‌هاي بهشتي بر او مي‌پوشانند.
    4. خادمان بهشت بي‌درنگ عطرهاي مخصوص بهشتي براي او حاضر مي‌سازند تا هر كدام را بخواهد، بگيرد و استفاده كند.
    5. او هنگام جان دادن منزل خويش را در بهشت مشاهده مي‌كند.
    6. به روح(3) او گفته مي‌شود در بهشت هر جا كه مي‌خواهد استراحت كند.
    7. به وجه الله نظر مي‌كند و اين آسايش و راحتي خاص براي انبياء و شهداست.
    مقام شهدا آنچنان بالاست كه در قيامت در بعضي مقامات هم‌رديف و انبياء مي‌باشند. چرا كه پيغمبر(ص) مي‌فرمايد: ثلاثه يشفعون الي الله يوم القيمه فيشفعهم:
    الانبيا ثم العلماء ثم الشهداء.
    سه گروهند كه در قيامت شفاعتشان پذيرفته مي‌شود: انبياء، علماء و سپس شهدا. بايد توجه داشت كه شهادت مقام هر كسي كه كشته مي‌شود نيست؛ بلكه كسي شهيد است كه ايمان به خداوند داشته باشد، در جهاد شركت جويد و به خاطر خدا بجنگد و اگر كسي اين شرايط را نداشته باشد، كشته شدنش در هر كجا كه باشد شهادت محسوب نمي‌شود؛ زيرا در حديثي از پيامبر(ص) آمده است: كسي در ميدان نبرد كشته مي‌شود و در پيشگاه خداوند عرض مي‌كند: من در راه تو كشته شده‌ام، پاسخ مي‌رسد: دروغ مي‌گويي؛ زيرا تو جنگيدي و اراده‌ات اين بود كه بگويند فلاني شجاع است و اين معني هم درباره تو گفته شد. چرا كه خداوند مي‌فرمايد: انما يتقبل الله من المتقين: خداوند عمل را از متقين مي‌پذيرد.
    بايد توجه داشت كه شرايط غسل و كفن و دفن شهيد نيز از ساير كساني كه جهان را بدرود گفته‌اند، ممتاز است: شهيد را با همان لباس‌هايي كه بر تن دارد و بدون غسل يعني همانگونه كه بدنش به خون آغشته است، دفن مي‌كنند، تنها چيزي كه در مراسم دفن شهيد با سايرين مشترك است، نماز است، يعني شهيد همانگونه كه كشته شده فقط نماز ميت بر او خوانده و دفن مي‌شود.

zahra بازدید : 4 یکشنبه 12 آبان 1392 نظرات (0)

شهادت مرگي است، انتخاب شده، مرگي كه انسان به سوي آن مي‌رود نه آنكه به سوي انسان بيايد و اهميت و ارزش شهيد و شهادت نيز از همين جا سرچشمه مي‌گيرد.
    اگر چه گفته مي‌شود شيعه اگر در بستر هم بميرد، شهيد است، اما شهادت درجاتي دارد كه عالي‌ترينش جهاد در راه خداست.
    ماده اصلي «شهادت» معني حضور را مي‌رساند، از اين رو شهادت و گواهي در كارها و اعمال نيز به همين ملاحظه از اين ماده مشتق گرديده است؛ ولي شهيد در چه صحنه‌اي حضور دارد؟ آيا هنگامي كه مي‌خواهد اين دنيا را ترك گويد شاهد و ناظر فرشتگان است؟ آيا شاهد و ناظر نعمت‌هايي است كه خداوند به او عنايت مي‌كند و او از همان آغاز مرگ آنها را مشاهده مي‌نمايد؟ - چنانچه در روايات متعددي آمده است – آيا حضورش در پيشگاه خداست كه هرگز فناپذيرو نابودشدني نيست؟ و يا …
    باري، هر معنايي كه داشته باشد، اين مفهوم را مي‌رساند كه شهيد مرگ ويژه‌اي دارد، سواي مرگ‌هاي ديگر.
    نخستين بار كلمه «شهيد» را پيامبر اكرم(ص) بر افرادي كه در راه خدا كشته مي‌شوند اطلاق كرده است. در روايتي مي‌خوانيم كه آن حضرت به يارانش فرمود:
    جراحكم في سبيل الله و من قتل منكم فانه شهيد:
    جراحاتي كه بر شما وارد مي‌شود در راه خداست و هر كس از شما كشته شود، شهيد است.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 5
  • بازدید کلی : 78
  • کدهای اختصاصی